معنی محمل نشین - جستجوی لغت در جدول جو
محمل نشین
کجاوه نشین، هودجی
ادامه...
کجاوه نشین، هودجی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محفه نشین
(خَ)
که در محفه قرار گیرد. که در محفه نشیند. رجوع به محفه شود
ادامه...
که در محفه قرار گیرد. که در محفه نشیند. رجوع به محفه شود
لغت نامه دهخدا
محمل کشیدن
(شَ دَ)
بردن محمل. حمل محمل، سفر کردن. نقل مکان کردن:
چه میخواهند از این محمل کشیدن
چه میجویند از این منزل بریدن.
نظامی
ادامه...
بردن محمل. حمل محمل، سفر کردن. نقل مکان کردن:
چه میخواهند از این محمل کشیدن
چه میجویند از این منزل بریدن.
نظامی
لغت نامه دهخدا
محمل کشیدن
بردن محمل: می کشد محمل ناز تو همانا که ز شوق کف مستی ز دهن ریخته جمازه صبح. (ظهوری)
ادامه...
بردن محمل: می کشد محمل ناز تو همانا که ز شوق کف مستی ز دهن ریخته جمازه صبح. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متحمل نشدن
متحمل نشدن
زیر بار نرفتن، به روی خود نیاوردن به خود نگرفتن
ادامه...
زیر بار نرفتن، به روی خود نیاوردن به خود نگرفتن
فرهنگ لغت هوشیار